0 دیدگاه

با سلام .برادری دارم ۲۴ساله که به مدت ۸سال حشیش و۲سال شیشه مصرف کرده .به علت جنون ناشی از مصرف به مدت ۴۰ روز در بیمارستان اعصاب وروان اهواز بستری شد .دکترش برای بر طرف کردن توهمات برادرم ۹شوک به او وارد کرد .تا حد خیلی بالایی توهماتش برطرف شد اما هنوز اندک آثاری در او باقی مانده .دکترش دارویی برایش تجویز نکرده وگفته که او را به مرکز روانکاوی ببریم . برادرم را به آنجا بردیم . اما شرایط این مرکز به گونه ای ست که باید به مدت ۴ ماه آنجا بماند وتنها هر ۱۴ روزی یک بار اجازه داره که دو روز به خانه برود .اما متاسفانه او این شرایط را نپذیرفت وبه کلی بی خیال این مرحله از درمان شد.


از لحاظ روحی در شرایط چندان خوبی نیست وگاهی اوقات گریه میکنه به خاطر کارهای بدی که کرده ومیخواد بره تو بازار و شروع به کار کنه. پدرم قبول کرده ومیگه شاید کار کردن باعث بشه که از لحاظ روحی مساعد بشه .پدر ومادرم خیلی احساسی با این قضیه برخورد می کنند وحرفهای برادرم را که میگوید اراده من قوی است قبول میکنند .اما من که خواهرش هستم هرگز حرفهای او را باور نمی کنم. مثلا دیروز داشت به یک لامپ ۱۰۰واتی دست میکشید . پبش خودم گفتم حتما به یاد شیشه افتاده .آقای دکتر شما چه راهی را برای او توصیه میکنید ؟ آیا امکان برگش او به سمت مواد وجود دارد؟

دیدگاهتان را بنویسید